اگر چرخ وچود من از این گردش فرو ماندبگرداند مرا آن کس که گردون را بگردانداگر این لشگر ما را ز چشم بد شکست افتدبه امر شاه لشگرها از آن بالا فرو مانداگر باد زمستانی کند باغ مرا ویرانبهار شهریار من از ای خدایم...
زمان بیهوده می گرددبه گرد باد گمراهیجهان گم شد در انبوهخداوندان خودخواهیتوای محبوب زیبایی!خدایی کنخدایی کنخدایی !به قلم بسی زیبای شاعر ...زری مینویی تلخ می گذرد روزگاراما بهاری می رسد از راه من یا ای خدایم...